روز مرد مبارک
بهترین رفیق و شریک زندگی تو اونیه که… این حس رو به تو بده که تو میتونی تو هر زمینه ای از زندگی بهترین باشی… همسر عزیزم من با تو بهترینم . . . روزت مبارک ...
نویسنده :
مامانی
1:27
چهارماهگی دختر نازنینم
دختر کوچولوی مامان چهارماهگیت مبااااااااارک عزیزه دلم امروز 4 ماهگیت تموم شد . 4 ماه از لحظاته با تو بودن میگذره و تو چه قدر زود داری قد میکشی و بزرگ میشی . فدای دختره نازم بشم که این قدر خوشرو و مهربونه و با همه میخنده و همه رو به خودش جذب میکنه . هلیای عزیزم خیلی خوردنی شدی مخصوصا وقتی بلند و صدا دار میخندی من عاشقه این خنده هاتم آرزو میکنم همیشه خنده رویه لبات باشه عزیزم . یکم از کارات بگم واااااااای خیلی شیطون و شیرین و بازیگوش شدی دیگه دوست نداری دراز بکشی و همش خودتو تا کمر بلند می کنی . وقتی دستتو می گیریم سریع کمرتو بلند می کنی و با کمک ما بلند میشی میشینی و کللل...
نویسنده :
مامانی
10:54
عکس هنری
غلت زدن
دختر عزیزم حدود یک هفته هست که غلت میزنی یعنی در سه ماه و ده روزگی تا می خوابونمت فورا غلت میزنی و بعد چند دقیقه خسته میشی و باید تو رو برگردونم و دایم این کارو تکرار میکنی . وقتی می خوام خوابت کنم مجبورم کنارت دو تا بالش بزارم که بخوابی... اینم از مراحل غلت زدن هلیا: ...
نویسنده :
مامانی
1:39
نوروز93 و سه ماهگی هلیا
سلام دختر کوچولوی مامان سال نوت مباااااااااارک امسال عید نوروز برای ما خییییییییییلی خاص بود چون خدا یه گل خوشگل بهمون هدیه داده و ما از این بابت هرچقدر هم خدا رو شکر کنیم کافی نیست. امسال سال تحویل پیش اقاجون و مادرجون بودیم . همه بهت کلییییی عیدی دادند دست همگی درد نکنه. عزیزم سه ماهگیتم مبارک امروز که برای چکاب سه ماهگی بهداشت رفتیم وزنت 6650 و قدت 61 سانت شده بود ما شا ا... دیگه واسه خودت خانومی شدی . عزیزم ماشاا... خیلی هوشیاری با کوچیکترین صدایی بر می گردی و می خوای ببینی چه خبره و چیه تا میای بغل همچین کله می گردونی و می خوای همه جا رو دید بزنی دیگه حسابی تلویزیون تم...
نویسنده :
مامانی
1:43
دو ماهگی
دختر کوچولوی مامان دوماهگیت مباااااااااااارک دو ماه از روزی که تو به دنیای ما پا گذاشتی میگذره تو دیگه همه توجه ها رو به خودت جلب کردی و هر دو تا مادرجون و اقاجون ها تو رو خیلی دوست دارند. حالا که دو ماهت شده می خوام یکم از کارات برات تعریف کنم. عزیزم از وقتی که تو رو تو گهواره می خوابونم دیگه بغلی شدی و هر چی بیداری دوست داری بغلت کنم و راه برم . وقتی که از خواب بیدار میشی خیلی دوست داری باهات حرف بزنم و تو برام بخندی وقتی که داری گریه میکنی تا صدای منو میشنوی فورا اروم میشی دیگه صدامو کاملا میشناسی. عاشق دست خوردن هستی و تا گرسنه میشی فورا انگشتات رو توی دهانت میکنی و دستات رو می خوری . عاشق لامپ...
نویسنده :
مامانی
11:21
50 روزگی دخترم
سلام عزیز دل مامان امروز 50 روزگیت تموم شد و من از دیشب تصمیم گرفتم که دیگه تو رو از خودم جدا بخوابونم اخه تا قبل از اون تو رو کنار خودم می خوابوندم ولی دیگه تصمیم گرفتم که تو رو توی گهوارت بخوابونم دیشب خیلی راحت توی گهوارت خوابیدی و با تکون دادن گهوارت خیلی زود خوابت برد . اینم چند تا عکس از اولین شب جدایی : عزیزم چند روز پیش من سرما خوردم و از ترس اینکه تو از من وا نگیری فورا رفتم دکتر ولی دیدم تو هم همون شب عطسه و سرفه می کنی و بالاخره از من گرفتی فردا صبحش فورا تو رو بردیم دکتر و خدا رو شکر خیلی سرماخوردگیت طول نکشید و با مصرف دارو تا فرداش خوب شدی اینم عکس سرما خوردگیت هست که یه خرده ک...
نویسنده :
مامانی
10:19
یک ماهگی هلیا کوچولو
سلام پرنسس کوچولوی من یک ماهگیت مبارک عزیزم هلیا کوچولوی ما یک ماهه شد هوراااااااااااااااا چی بگم از این مدت که با همه خوبیها و سختیهاش گذشت این مدت اصلا به من فرصت ندادی که بیامو وبلاگتو به روز کنم صبح تا شب سرگرم تو هستم. چند روز پیش برای چکاپ یک ماهگیت برده بودیمت بهداشت وزنت شده بود 4430 و قدت 55 و دور سرت هم 37/5 که فکر می کنم رشدت خیلی خوب بوده ما شا ا... خب کارهای یک ماهگیت : عزیزم دیگه تقریبا منو میشناسی و وقتی من رو از دور میبینی دست و پاهاتو تکون میدی که بیام بغلت کنم ، وقتی چیزای رنگی جلو چشمات میگیریم سرت رو باهاش می چرخونی ، آغا و اغون رو میگی، به صداهای بلند فورا عکس الع...
نویسنده :
مامانی
21:01
هفده روزگی پرنسس کوچولو
عزیزیم این چند تا عکس رو هفده روزگی ازت گرفتم: اینم یه عکس از چشمای نازت: پرنسس من بعد از یه حموم جانانه: اینم عکس از دستو پای کوچمولوی تو: ...
نویسنده :
مامانی
12:15