یک سالگی هلیا خانم
آری امروز است
همان روزی که وعده داشتیم
روزی که قرار بود بیایی و همه داشته ها و نداشته هایم شوی
روزی که آمدی و زندگی را معنا بخشیدی
زاد روزت مبارک گلِ ِ قشنگ ِ زندگی ِ من
1 سال گذشت از روزی که مادر شدم
از روزی که تو مادرم کردی
"تولدت مبارک دختر گلم"
عزیزم تولد یک سالگیت مبارک دیشب یه تولد کوچیک سه نفره گرفتیم و خودم کیک و ژله درست کردم و چون تولد تو و بابایی امروز بود سوپرایزتون کردم اما تولد اصلیت رو انشالا هفته آینده می گیریم.
صبح هم به بهداشت رفتیم و واکسن یک سالگیت رو زدی و خدا رو شکر زیاد اذیت نشدی. وزنت هم 11200 و قدت 76 و دور سر 46/5 بود.
عزیزم یه مدت بود که چند قدم راه میرفتی اما کامل تعادل نداشتی بالاخره دیشب همزمان با تولدت خودت یاد گرفتی که بدون کمک بایستی و کلی راه رفتی و ذوق کردی. هشتمین دندونت هم جوانه زد.
کلمه هایی که میگی : بابا سعید، مامان ، زینب ، دایی ، آب ، بده ، شیر ، دردر ، بای بای ، تاتی و...
کارهایی که انجام میدی: گوش و چشم و شکمت را میشناسی ، سرسری میکنی ، سینه میزنی ، با آهنگ میرقصی ، بای بای میکنی ، با گوشی آقاجون آهنگ عوض می کنی ، با گوشی من کلیپ ها رو عوض میکنی ، لی لی حوضک میکنی ، می پری و...
به زودی با عکس های تولدت میایم.....
عکس های جامانده از 9 ماهگی تا یک سالگی:
اولین محرم هلیا خانم: