هفت ماهگی دخترم
سلام دخترک مامان
با چند روز تأخیر هفت ماهگیت مبااااااااااااااارک. عزیزم تو وارد هشتمین ماه زندگیت شدی. خییییییییییلی زود گذشت باورم نمیشه که اینقدر زود بزرگ شدی
ببخشید که وقت نکردم این چند روز وبلاگتو آپ کنم خیلی کار داشتم اما الان می خوام کلی برات بنویسم و عکساتو بذارم.
اول از همه بذار از کارای جدیدت بگم:
10-15 روزی میشه که خودت میتونی بشینی البته همش قش می کنی میدونی چرا؟؟؟؟ چون خییییییلی فضولو و شیطونی اگه همه اسباب بازیهات جلوت باشه و یدونش یکم دورتر می خوای خم بشی اون یکی رو برداری واسه همینم یهو چپه میشی
دیگه یک لحظه ام نمی خوابی و تا میذاریمت زمین دمر میشی حتی وقتی از خواب بلند میشی چشماتو باز نکرده یا دمر میشی یا زور میزنه بلندشی بشینی و فورا چهار دست و پا حرکت میکنی
خییییییییییلی جیغ جیغو شدی و تا کلافه میشی شروع می کنی جیغ کشیدن.
خیلی شیطون شدی و تا یه لحظه میزارمت زمین که به کارام برسم فورا چهار دست و پا میری که به یه چیزی دست بگیری و بایستی مخصوصا عاشق میز تلویزیون هستی ...
کلمه هایی که تکرار میکنی "بابا" و "دده" هست و وقتی گریه میکنی میگی "بووو"
من و بابا رو کاملا میشناسی و اگه ببینی که داریم از کنارت میریم فورا گریه میکنی و من مجبورم برات تلویزیون روشن کنم که حواست پرت بشه که بتونم به کارام برسم.
آهنگ که برات میزارم دستات رو میکوبی روی میز و بپر بپر میکنی....
4ام بردیمت بهداشت برای چکاپ وزنت شده بود 9 کیلو که نسبت به ماه قبل 200گرم اضافه کرده بودی و بهداشت گفت که بهتره بهش بیشتر شیر بدی تا غذا اقدتم شده بود 70 سانتی متر و دور سرتم 44 سانتی متر.
برای هفتمین ماه تولدت هم یه جشن کوچولو واست گرفتیم که خیلی خوش گذشت و تو عاشق بادکنکات شده بودی و براشون کلی خندیدی
خب دیگه بریم سراغ عکس های این ماهت:
ادامه مطلب رو حتما ببینید...
اینجا هم دستت گرفتی به صندلیت داری بلند میشی